271
دوش رفتم به خرابات مرا راه نبود
* * *
در كعبه و بتخانه تو را چند پرستم؟
چون ميل به سجّاده و زنّار منت نيست 2
نظامى معتقد است خداوند از همه فارغ است و همه در كعبه و بتخانه او را مىجويند؛ از اين رو مىبينيم كه نظامى وسيع المشرب است:
اى در سر هر خاكى از باد تو سودايى
نظامى به اهميّت وارزش زمزم واقف است و شعر خود و ديگران را به كوثر و زمزم مانند كرده و گفته است:
سخنم هر آنكه جويد، نرود به نظم ديگر
كهبهكوثرآب خوردهنكندحديث زمزم 4
نظامى در قصايد مدحيّۀ خود نيز به مناسبت مدح از كعبه و مكّه و متعلّقات آن سود جسته و به مناسك و اعمال حج اشاره كرده است:
سلطان كعبه را بر تخت هفت كشور