21
الفصلُ الأوّل در اسرار حجّ و وجوب آن
بدان كه براى مكلَّف ممكن نيست تقرّب و وصول الى اللّٰه مگر به دور انداختنِ ماسوى البارى از دايرۀ مقصود و معمورۀ مراد؛ و آن مطرودِ لازم الاجتناب، مانع از فوز و فلاح در اين است؛ خواه از مشتهيات 1 نفسانيّه 2 باشد و خواه از لذّات دنيويّه. و بايد تجريدِ نفس در جميع حالات از شواغل غير ضرورة 3، و اكتفا در لوازم وجود بِما لابُدَّ مِنهُ فِى الحَياةِ الغاويَة 4 نمود؛ و اين است طريقۀ سالكين راه حقّ. و به همين ملاحظه، انفراد و تنهايى و كنارهجويى را، سابقين از سالكين، بجهت خود اختيار نمودهاند، چنانچه رهبانان و عبّاد، در زمان سابق، از مردم و مسكن، قرار دادهاند بر خودشان، سر كوهها و صحرا را؛ محض از باب وحشت و تنفّر از مخلوقات و كردههاى ايشان، و طلب انس و ارتباط حقيقى با مبدأ فيض جَلَّوَ عَلىٰ نموده، اعراض كردهاند از جميع ماسوىالبارى، و به اين خاطر مدح و توصيف فرموده ايشان را حضرت ذوالمنن عَزَّوَ جَلَّ به لِسان الصِّدق، در كلام خود، مىفرمايد كه: «ذٰلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَ رُهْبٰاناً وَ أَنَّهُمْ لاٰ يَسْتَكْبِرُونَ » 5.
و بعد از اينكه مُندرس 6 و مُضمَحلّ 7 گرديد اين سلسلۀ شريفه از بندگان خدا، و