34بود ، بايد پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) در كلمات خود به اين امر اشاره فرموده ، و شرايط و ضوابط شورا را به نحو دقيق تبيين نمايد ، و براى آموزش دادن مسلمانان ، آن را در طول زندگى خود به صورت هاى عملى پياده كند تا مسلمانان پس از درگذشت او دچار حيرت و سرگردانى نشوند ، در حالى كه در كلمات پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) و احاديث و تاريخ زندگانى او ، نص صريحى بر اين كه نظام حكومت ، نظام شورايى است ، ديده نمى شود ، حتى بعد از خليفه اوّل شيوه تعيين خليفه غالباً بر اساس شورا نبوده ، بلكه با تعيين خليفه قبلى ، فردى زمام امور را به دست مى گرفته است .
حكومت در اسلام ، فصلى كوتاه و گذرا نيست كه با يك جمله «وَ أَمْرُهُمْ شُورىٰ بَيْنَهُمْ» 1 پايان پذيرد ، بلكه بخش هاى گسترده اى از احكام و امور را دربر مى گيرد ، كه عنايت پيامبر را براى تبيين جزئيات و شرايط ، مى طلبد .
طبعاً نظريه سوم ، بيش از دو نظريه ديگر قابل پذيرش است ، و اتفاقاً احاديث رسول خدا ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) و تاريخ حيات پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) به روشنى آن را ثابت مى كند .
پس از يك تحليل اجتماعى اكنون به پاسخ پرسش از نظر حديث و تاريخ مى پردازيم .
شيعه در كلمات رسول خدا ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم )
نامگذارى پيروان على ( عليه السَّلام ) به شيعه ، از زمان خود پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) آغاز شده و روايات فراوانى حاكى از آن است كه پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) اين نام را بر پيروان على ( عليه السَّلام ) نهاده است . محدثان و مفسران ، نقل مى كنند آنگاه كه آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّٰالِحٰاتِ أُولٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ» 2 فرود آمد ، پيامبر ( صلَّى اللّه عليه و آله و سلَّم ) رو به على ( عليه السَّلام ) كرد و فرمود :
« هُوَ أَنْتَ وَشيعَتُكَ يَومَ القِيامَةِ راضِينَ مَرضيّينَ ».