283شيخ طبرسى نيز در اعلام الورى فصلهايى را در شرح حال امام مهدى عليه السلام گشوده است و فصلى را به نام، كنيه و لقب ايشان و فصل ديگرى را دربارۀ مولد و نام مادرش و فصل سومى را به كسانى كه او را ديدهاند و فصلى را به ذكر دلايل اثبات غيبت او و صحت امامتش و فصلى ديگر را به ذكر نام كسانى كه او و راهنماهاى او را ديدهاند و نيز كسانى كه توقيعات حضرت به آنها مىرسيده اختصاص داده و به همين ترتيب تا پايان آنچه بر بطلان امورى دلالت دارد كه كاتب در نفى ولادت حضرت به ايشان نسبت مىدهد.
چكيده سخن آنكه اگر كسى به يكى از علماى معروف ما اعتقاد به عدم ولادت امام مهدى عليه السلام را نسبت دهد دروغپردازى است افترا زنند و بى شرم، زيرا سخنان ايشان معروف است و كتبشان پرآوازه.
نويسنده ادّعا مىكند: برادر فاضل سيد [ به همين شكل آمده است] احمد كاتب در مسألۀ نوّاب امام دوازدهم تحقيق كرده و ثابت نموده آنها جماعتى دجّال بودهاند كه ادّعاى نيابت كردهاند تا به اموال خمس مورد نظر دست يابند و پولهايى را كه مردم در مرقد [ به همين شكل آمده ] مىاندازند يا تبرعاتى را كه در سرداب مىاندازند به خود اختصاص دهند.
پاسخ نويسنده اين است كه تمام سخنان احمد كاتب مردود است و اگر بخواهيد مىتوانيد به كتاب دفاع عن التشيّع اثر سيد نذير حسنى و كتاب متاهات فى مدينه الضباب و كتاب الرّد على شبهات احمد كاتب اثر سيدسامى بدرى و ديگر كتبى رجوع كنيد كه در ردّ بر او نگاشته