127نيز افزون كنند؟ يعنى آيا بر ما جايز است پس از سپرى شدن مدّت، بر مَهر بيفزاييم و زنان نيز بر مدّت بيفزايند، و امام عليه السلام به او فرمود: چه بهتر از اين!
نتيجه آنكه اين حديث آشكارا دلالت بر حلّيت نكاح متعه دارد - كه پيشتر توضيح داديم - و بر حرمت آن - چنانكه نويسنده مىخواهد به خواننده القا كند - دلالت ندارد.
نويسنده در حرمت متعه چنين استدلال مىكند كه هيچ گاه نقل نشده فردى زنى از زنان اهلبيت عليهم السلام را متعه كرده باشد، در حالى كه اگر اين كار حلال بود به يقين زنان اهلبيت اين كار را مىكردند. مؤيّد اين سخن آن است كه عبداللّه بن عمير به امام باقر عليه السلام عرض كرد: «آيا تو را خوش مىآيد زنان و دختران و خواهران و عموزادگانت متعه شوند؟
و حضرت عليه السلام هنگام بردنِ نام زنان و دختران عمويش از او روى گرداند» (فروع كافى، ج 2، ص 42).
پاسخ نويسنده چنين است كه حلّيت متعه و ديگر امور حلال با نصوص صحيح دانسته مىشود، و شرط آن، اين نيست كه پيامبر صلى الله عليه و آله بدان بپردازد يا زنى از اهلبيت عليهم السلام آن را انجام دهد - چنانكه پيشتر گفتيم - و در بيشتر احكام شريعت دليلى ديده نمىشود كه پيامبر صلى الله عليه و آله آن را انجام داده است و به همين سبب اهلسنّت اجماع دارند كه پيامبر صلى الله عليه و آله نكاح متعه را مباح دانسته وآنگاه حرامش كرده است، ولى هرگز روايت نكردهاند كه ايشان به هنگام حليّت متعه، زنى را متعه كرده باشد، و تنها اين كار را از سوى پارهاى صحابه نقل كردهاند.