108با ثبوت اين اخبار گريزى نيست مگر آنكه حكم به حليّت نكاح متعه كرد و ديگر با ثبوت دليل در كلام نيازى به دليل عملى نداريم.
اهلسنّت اجماع دارند كه پيامبر صلى الله عليه و آله در يكى از جنگها نكاح متعه را حلال كرد و سپس حرامش گردانْد، و از پيامبر صلى الله عليه و آله نقل نشده است كه متعهاى كرده باشد و اين به حليّت متعه در آن هنگام خدشهاى وارد نمىكند.
نويسنده پنداشته است كه مفاسدِ مترتّب بر متعه فراوان و داراى جوانب گوناگون مىباشد كه از آن جمله است مباح شدن متعه زن شوهردار به رغم آنكه چنين زنى در حريم مردى ديگر است و اين بدون آگاهى شوهر او صورت مىپذيرد، و در چنين وضعى شوهرها از زنهاشان ايمن نخواهند بود و زن بدون آگاهى شوهر متعه مىشود.
پاسخ به نويسنده چنين است كه متعۀ زنِ شوهردار به هيچ رو جايز نيست و از امور حرامِ شناخته شده است و بىهيچ سخنى زنا شمرده مىشود.
رفتارهاى خطايى كه برخى روسپيها به نام متعه بدان مىپردازند و به گمان خود متعۀ مرد ديگرى مىشوند چيزى جز فحشا نيست، زيرا او زنى است كه از مردى به مرد ديگر انتقال يافته است، يا زناى برخى از زنان شوهردار كه به نام متعه انجام مىدهند هيچ يك در شريعت صحيح پيوندى با متعه ندارد، زيرا همۀ اين رفتارها همان زناست كه متعه ناميده شده و نام، حقيقت آن را دگرگون نمىسازد و زنا را به متعه بدل نمىكند.
همان گونه كه آشكار است نكاح دائم نيز دقيقاً چنين است.