651 - پايههاى اوليه دين را اثبات مىكند، مانند اثبات وجود خدا و برخى از صفات الهى كه مبناى اثبات شريعت است، و اثبات ضرورت دين و شريعت و...
2 - در عرض وحى مىتواند پارهاى از احكام شريعت را به دست آورد. و به عنوان يكى از منابع و مدارك احكام شرعى به شمار آيد. (مستقلات و ملازمات عقليه).
3 - به عنوان ابزار فهم كتاب و سنّت نقش معرفتى مهمّى را ايفا مىكند. در اين جا عقل در طول وحى (كتاب و سنت) است نه درعرض آن، و چون نورى است كه وسيله ديدن اشياء است و خود چيزى به آنها نمىافزايد.
اكنون كه با منابع معارف و احكام اسلام از نظر شيعه آشنا شديم پاسخ اصلى سؤال روشن است. زيرا شيعه و سنّى در منابع ياد شده (قران و سنت نبوى و روايات اهل بيت و عقل) در مواردى با هم اختلاف نظر دارند و اين اختلاف نظرها موجب اختلاف برخى عقائد و فتاوى شده است مثلاً:
1 - در استفاده از قرآن مجيد رواياتى كه به سند مطمئن از اهلبيت عليهم السلام نقل شده باشد از نظر شيعه حجّت است در حالى كه علماء اهل تسنن به اين روايات توجهى ندارند و نيز رواياتى كه در كتابهاى اهل تسنن نقل شده و سند آنها از نظر شيعه مورد اطمينان نيست به عقيده شيعه حجّت نيست با اينكه اهل تسنن به آنها عمل مىكنند و فتوى مىدهند.