43بررسى قرار گيرد.
1- نخستين و مهمترين اقدام بايسته تأمين شرايط روانى مناسب براى پذيرش معناى تقريب مىباشد كه در اين راه بايد به كوشش وسيعى در جهت تصحيح برخى ذهنيتها و ترميم باورهاى گذشته دست يازيد. از جملهى آنها است باور آوردن و به رسميت شناختن كثرت و اختلاف به عنوان يك واقعيت اجتناب ناپذير فطرى، اجتماعى و تاريخى. به نظر نگارنده بايد پذيرفت همهى گوناگونىهاى حاصل ميان مسلمين به ويژه در حوزهى فروع عقايد و احكام ناشى از تحريف، توطئه و دشمنى نبوده و پندار برچيدن آن به طور كامل هم دست كم در روند عادى تاريخ ناممكن است. با پذيرش اين معنا ديگر چه جاى در كمين يكديگر نشستن و سوداى نابودى هم را در سر پروراندن است؟بايد در پى آن بود كه زمينههاى مفاهمه و تعامل مشترك را به طور همه جانبه تقويت كرد. همچنين بايد باور آورد كه اغلب فرق و مذاهب اسلامى 1 به رغم اختلافهاى عقيدتى و فقهى حقيقتاً مسلمان مىباشند. كلمهى اسلام آنان را گرد آورده و اصل اخوت اسلامى همه را شامل شده است. همگى در آنچه كه ضرورى دين شمرده مىشود يعنى ايمان به خداوند يكتا و تنزيه او، رسالت محمدى و رستاخيز انسانها و نيز اصول ضرورى احكام از قبيل عقيدهى به نماز و روزه و زكات و حج مشترك بوده و تفاوتها در جنبههاى غير ضرورى دين ظاهر شدهاست. بى ترديد نگاه به نقاط اشتراك شوق افزونترى در جهت تحكيم بنيانهاى دوستى و عاطفه و هميارى برانگيخته همچنانكه نظر به نقاط اختلاف در يك بستر علمى و پژوهشى باعث جديت و تلاش بيشتر در بحث و تحقيق براى تبيين آرا و نظريات ديگران و رسيدن به حقايق افزونتر مىگردد.
باور سوم در اين راه پذيرش اصل تسامح مذهبى است. با اين توضيح كه آنچه از تسامح در اينجا منظور مىباشد تسامح نظرى است در برابر تسامح عملى كه از آن تحت عنوان فضيلت اخلاقى مدارا بعداً بحث خواهدشد. تسامح نظرى نه به مفهوم نسبيت و شكاكيت