20
واسباب سفر را(1) به طورى كه بتواند در همان سال به حجّ برسد(2) فراهم كند و در صورتى كه شخص كوتاهى كند(3) و به حجّ در آن سال نرسد حجّ بر او مستقر مىشود(4) كه بايد در هر صورت بعداً به حجّ برود، هر چند استطاعت از بين برود.(5)(م3)
آية اللّٰه زنجانى : به طورى كه در اولين سالى كه مىتواند به حج برسد، فراهم كند و در صورتى كهشخص كوتاهى كند و در اثر آن به حج در آن سال نرسد حج بر ذمۀ او مستقر مىشود كه بايد بعداً به حج برود هرچند استطاعت از بين برود بلى در صورتى كه بدون اختيار انجام حج بر او حرجى شود، تأخير حج تا رفع حرج جايز است و اگر از رفع حرج مأيوس باشد بايد در اولين سال ممكن با قصد قربت براى حج نايب بگيرد، البته در هر دو صورت مىتواند خودش در حال حرج حج بجا آورد.
آيةاللّٰه مكارم: در صورت حصول استطاعت چنانچه راه منحصر به نامنويسى براى چند سال بعد باشد آن نيز واجب است.
آيةاللّٰه بهجت: در صورت اعتماد و وثوق به اينكه با تأخير نيز حجّ را حتماً درك خواهد كرد اظهر عدموجوب خروج در اوّلين فرصت است، پس اگر اتّفاقاً درك نكرد حج بر او مستقر نشده است، و امّا با عدم اعتماد مذكور پس مورد تأمّل است و عدم حرمت تقويت احتمالى در موردى كه دليل خاصّ نباشد خالى از وجه نيست.
آية اللّٰه گلپايگانى، آيةاللّٰه صافى : در صورتى حجّ مستقر مىشود كه معلوم شود اگر مىرفت به حجّمىرسيد.
آيةاللّٰه خويى، آيةاللّٰه تبريزى: مگر اينكه حرجى باشد كه در اين صورت برخودش واجب نيست ولى بعد از مرگ وى بايد از تركه او حج بجا آورند.
آية اللّٰه سيستانى :اگر تأخر بعلت اطمينان به درك حجّ در همين سال باشد و اتفاقاً نرسد حجّ بر او مستقر نخواهد شد.
آيةاللّٰه فاضل: در صورتى حجّ بر او مستقر مىشود كه اگر مىرفت به حجّ مىرسيد.
آيةاللّٰه فاضل: اگر انجام حجّ براى او حرجى باشد حجّ از خودش ساقط است ولى بايد خود او بعداً در صورت قدرت انجام دهد و يا بعد از فوتش از تركه او حجّ نيابى ولو از ميقات انجام دهند.