16تبعيض مسائل يا بدون آن هر يك از آنها تقليد كرد، و ظن به اعلميت يكى از آنها اعتبار ندارد لكن اگر در اين صورت در بعضى از مسائل از يكى تقليد كرده نمىتواند در آن مسائل به ديگرى عدول كند، مگر آنكه محرز شود كه دومى اعلم است يا احتمال اعلميت مختص به او شود، و الله العالم.
(33)
در صورت فراهم بودن شرايط نماز جمعه، حضرتعالى آن را احتياط واجب مىدانيد، آيا كسى كه مقلد شماست مىتواند در اين مسأله از مجتهدى تقليد كند كه نماز جمعه را واجب نمىداند؟
[جواب]
باسمه تعالى؛ مىتواند با رعايت الاَعلم فالاَعلم از مجتهد ديگرى تقليد كند، و الله العالم.
(34)
اگر از مجتهدى تقليد صحيحى كرده، مىتواند بعد از فوت يا در حيات وى به مجتهد ديگرى كه در آن مسأله نظرى موافق دارد استناد داده و از او تقليد نمايد و لو دوّمى غير اعلم باشد و وجه عمل را مغاير آنچه اوّلى نظر دارد بداند؟ در صورت اختلاف فتوى آيا موردى هست كه تخيير باشد بين بقاء بر تقليد سابق از حى به ميت و عدول به مجتهدى ديگر؟
[جواب]
باسمه تعالى؛ عدول از حى به حىّ ديگر جايز نيست مگر آنكه مجتهد ثانى اعلم يا محتمل الاعلميّة باشد، و استناد به فتوا لازم است استناد به شخص اثرى ندارد و در صورت اتفاق در رأى، فتواى هر يك مىتواند استناد كند، و در صورت اختلاف بايد به اعلم مراجعه كند، و در صورت تساوى حى با حى فرضاً يا اگر هر دو محتمل الاعلميّة باشند مكلّف مخيّر است هر يك مراجعه كند، و چنانچه ميت محتمل الاعلميّة باشد در مسائلى كه در زمان حيات او ياد گرفته مخيّر است به تقليد ميت باقى بماند يا به حى رجوع كند، و در مسائل ديگر بايد به حى مراجعه كند. و الله العالم.
(35)
در رسالۀ حضرتعالى آمده: گمان به اعلميت يك مرجع كافى نمىباشد، منظور چيست؟