234مىكردند . با شلّاقى كه در دستش بود ، به آنان اشاره كرد و فرمود : «اى مردم! آرامش داشته باشيد . نيكى، در تند تاختن نيست» . 1
607 . الكافى - به نقل از معاوية بن عمّار - : امام صادق عليه السلام فرمود: «مشركان ، پيش از غروب آفتابْ كوچ مىكردند ؛ ولى پيامبر خدا با آنان ، مخالفت كرد و پس از غروب ، كوچ كرد» .
[ سپس ] امام صادق عليه السلام فرمود: «خورشيد كه غروب كرد،با آرامش و وقار، همراه مردم ، كوچ كن و از خداوند ، آمرزش بخواه ، كه خداوند مىفرمايد: (ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفٰاضَ النّٰاسُ وَ اسْتَغْفِرُوا اللّٰهَ إِنَّ اللّٰهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ؛ آن گاه از آن جا كه مردم كوچ مىكنند، كوچ كنيد و از خدا آمرزش بخواهيد كه خدا ، آمرزنده و مهربان است) .
چون به كثيب الأحمر 2 در سمت راست جاده رسيدى ، بگو: "خدايا ! بر موقفم رحمت آور و علمم را افزون كن و دينم را به سلامت بدار و عباداتم را بپذير" . و مبادا تند بتازى ، آن گونه كه بسيارى از مردم مىكنند ، چرا كه پيامبر خدا فرموده است:
"حج ، اسب تاختن و شتر دواندن نيست . از خدا پروا كنيد و نيكو سير كنيد ، ضعيف و مسلمانى را زيرِ پا قرار ندهيد و در رفتن ، ميانهرو باشيد" .
پيامبر خدا ، ناقۀ خويش را متوقّف مىكرد تا آن جا كه سرِ ناقه به جلوى كجاوه مىخورد و مىفرمود : "اى مردم! آرامش داشته باشيد" ، پس سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله بايد پيروى شود» .
از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىفرمود: «خدايا! از آتش ، نجاتم ده» و اين را تكرار مىكرد تا مردم ، كوچ مىكردند .
گفتم : كوچ نمىكنى؟ مردم رفتند .
فرمود : «من ، از شلوغى بيم دارم . مىترسم كه در آزردن مردم ، شريك شوم» . 3