134هميشه اين باشد كه نوبت ديگر به حجّ آيد.
مطلب ششم در بيان احكام حجّ قرآن و حجّ افراد
كه قبل از اين مذكور شده بود كه حجّ قرآن و حجّ افراد بر شخصى واجب است كه از اهل مكّه معظّمه باشد يا آن كه دورى او از آن مكان مقدّس كمتر از شانزده فرسخ شرعى باشد و اگر دورى اين كس از آن مكان مقدّس شانزده فرسخ باشد و زياده حجّى كه بر او واجب مىشود حجّ تمتّع است و افعال حجّ تمتّع را به تفصيل مذكور ساختيم و افعال حجّ قرآن و حجّ افراد مثل افعال حجّ تمتّع است و لكن عمرۀ حجّ تمتّع قبل از حجّ است و طواف نسا ندارد و عمرۀ حجّ قرآن و حجّ افراد بعد از حجّ است و طواف نسا دارد و افعال اين دو نوع به يك طريقست لكن در حجّ قرآن مخيّر است ميانۀ آن كه نيّت احرام را مقارن تلبيات يا مقارن اشعار يا مقارن تقليد سازد و معنى اشعار و تقليد مذكور خواهد شد و احرام هر يك از حجّ قرآن و حجّ افراد واجب است كه از ميقات باشد يا از مسكن خود هر گاه از مسكن او به مكّه نزديكتر باشد از ميقات يا از مكّه هر گاه مسكن او از مكّه باشد و باقى افعال بطريق افعال حجّ تمتّع است.
پس چون احرام ببندد متوجّه عرفات گردد و بعد از وقوف عرفات متوجّه مشعر الحرام شود و بعد از وقوف مشعر الحرام بمنى رود و رمى جمرات و قربانى و تقصير به جا آورد و به مكّه باز گردد و طواف و دو ركعت نماز آن را به جا آورد و سعى ما بين صفا و مروه و طواف نسا و دو ركعت نماز آن را به طريقى كه قبل از اين مذكور شد بعمل آورد و چون از اين افعال فارغ شود عمرۀ مفرده را به جا آورد به اين طريقى كه يكى از ميقاتها يا از نزديكترين موضعى به حرم احرام عمرۀ مفرده ببندد و طواف عمره و دو ركعت آن و سعى ميان صفا و مروه و تقصير و طواف نسا و دو ركعت آن به جا آورد.
و مراد از اشعار آنست كه جانب راست كوهان شترى را كه بجهت قربانى مىبرد كه در منى قربان كند زخم زند و آن جانب را به خون آن زخم آلوده كند.
و مراد از تقليد آنست كه كردن قربانى كه مىبرد نعلين بياويزد كه در آن نعلين نماز كرده باشد .
مطلب هفتم در بيان احكام حجّ به نيابت
و در آن دو فصل است
فصل اوّل در بيان نايب گرفتن بجهت ميّت و حىّ
بدان كه چون شخصى فوت شود و تركه وافى گذارد و حجّ اسلام بر او واجب شده باشد و در ذمّۀ او مستقر كشته باشد واجبست كه در آن سال شخصى را به اجاره گيرند كه به نيابت او حجّ به جا آورد اگر وقت حجّ باقى باشد و الاّ سال ديگر خواه ميّت وصيّت كرده باشد كه حجّ جهت او كنند و خواه وصيّت نكرده باشد.
امّا اگر قبل از آن كه حجّ در ذمّۀ او مستقرّ گردد فوت