114به مدينه كه آمدم و از هركس، حال زيد را پرسيدم، در جوابم گفته مىشد منظورت همان «حيلف القرآن»، همان ستون مسجد است. آرى! او آنقدر با مسجد و عبادت، انس گرفته بود كه بيشتر اوقات خود را در آنجا مىگذراند؛ بهطورى كه همانند ستونى از ستونهاى مسجد، جلوه مىكرد. 1
او در تشخيص معانى قرآن و طرز قرائت آن، صاحبنظر بود و در بحثهاى خود، هميشه با الهام از اين كتاب، خصم را مغلوب مىساخت. درباره زيد گفتهاند:
«و َكانَتْ لَهُ فيهِ قَرائَةٌ خاصةٌ» 2 ؛ «او قرائت خاصى در قرآن داشت». او كتابى در اين زمينه، تأليف نموده است. همچنين گفتهاند: «فَقَد عَلِمَ الْقرآنَ وَ اوْفي فَهْمَهُ»؛ «او قرآن را مىآموخت و خوب آن را مىفهميد». 3 (تصوير شماره 50)
امام صادق(ع) در اينباره، از تلاش و مطالعه عميق وى، سخن مىگويد و با جملهاى افتخارآميز، از او چنين ياد مىكند:
«كانَ وَالله أقَرَءنا لِلكِتابِ»؛ «به خدا سوگند! او ميان ما، بيش از همه به قرائت قرآن، اشتغال داشت». 4
تفسير قرآن در زندان: مردى به نام «ابى غسّان ازدى» مىگويد:
زيد بن على در مسافرت به شام، در زمان حكومت هشام ستمگر، پنج ماه به زندان افتاد. هيچ مردى را داناتر از او به كتاب خدا نديدم. در اين مدت كوتاه كه با او همزندان بودم، سوره حمد و بقره را بهطور جالب و شيوا و با بيانى رسا، به نحو تفسير، از او آموختم. 5
آرى! زيد از فرصت استفاده كرد و زندان را به مدرسهاى عالى براى تفسير قرآن و معارف الهى، تبديل نمود و حتى در موقع گرفتارى، تا آنجا كه برايش ممكن بود، به