112مىساخت. ازاينرو مقام علمى زيد در اذهان عمومى و ميان بزرگان صحابه و انصار، معروف و مسلّم بود؛ تا آنجا كه او را عالم آل محمد(ص) و فقيه اهلبيت(عليهم السلام) ناميده بودند.
امام صادق(ع)، دربارهاش فرمود؛
«رحِمَ الله زَيْدا إنَّهُ الْعالِمُ الصَّدُوقُ» 1؛«خدا، زيد را رحمت كند. او عالمى، درست گفتار بود». همچنين امام هشتم على بن موسى الرضا(ع)، در مقام تجليل و ستايش از او، فرمود:
«اِنَّهُ كانَ مِنْ عُلَماءِ آلِ محمد»؛ 2«او از علماى آل محمد(ص) بود». در جاى ديگرى، امام صادق(ع)، زيد را با عظمت ياد كرد و فرمود:
«انَّهُ كانَ مُؤْمِنا وَ كانَ عارِفا وَ كانَ عالِما وَ كانَ صادِقا» 3 ؛ «او مردى باايمان، عارف، دانشمند و درستكار بود».
ازاينرو علماى بزرگ و صاحبنظران علم رجال و حديث، مقام علمى حضرت زيد را با عباراتى محكم و رسا، بيان كردهاند و او را يكى از چهرههاى بارز فقهى، تفسيرى و علمى آلمحمد(ص) دانسته و ستودهاند.
بيان رساى زيد: درباره زيد نوشتهاند: «اِنَّهُ حُلوُ الِلّسانِ شَديدُ الْبَيانِ خَليقٌ بِتَمْويهِ الْكَلام»؛ 4«او زبانى شيرين و بيانى محكم داشت و سازنده كلام روان بود». درباره فصاحت و بلاغت او، گفتهاند: «وَ كانَ يَشْبَهُ الأِمامَ عَليَّ بْنَ أبيطالب(ع) في فَصاحَتِهِ وَ بَلاغَتِهِ» 5 ؛ «او در فصاحت و بلاغت، به جدش اميرمؤمنان(ع) شباهت داشت».
«خالد بن صفوان» در همين رابطه مىگويد:
فصاحت، خطابه، زهد، تقوا و عبادت در بنىهاشم، به زيد منتهى مىشود. من او را در مجلس خليفه، هشام بن عبدالملك، ديدم. زيد چنان او را با بيان محكمش كوبيد و مجلس را بر او تنگ كرد كه راه فرارى نداشت. 6