44مهاجرت كن؛ زيرا انسان باارزش در سرزمين خود، بىارزش و بىقدر و قيمت است، همانگونه كه گفتهاند: مرغ همسايه غاز است.
در جاى ديگر مىگويد:
وَصَلَتنِىَ الهُموم وَصلَ هَواكَ
غم و غصه، مرا عاشق و دلباخته تو ساخته است، عشقى كه در آن صداقت و اخلاق وجود دارد، و خفتگان، همانند تو به من ستم كردهاند.
فرستادهاى به من خبر رسانده است كه تو از من عصبانى هستى و مرا سرزنش مىكنى، و خداوند از شر و بدى آنچه كه براى من از سوى تو نقل شده است، مرا محافظت مىكند، و همو براى من كافى است.
11. ابوالحسن قاسم بن هاشم الحسنى
سيد ابوالحسين قاسمبن هاشم (امير مكه)بن فليته (امير مكه)بن قاسم (امير مكه و حجاز)بن محمد تاجالمعالىبن جعفربن محمد ابىهاشمبن حسنبن محمد الاكبربن موسى الثانىبن عبداللهبن موسى الجون الحسنى.
سيد ابوالحسين قاسم، سيدى جليلالقدر، عظيمالشأن و امير مكه بود. ابن طقطقى با عنوان «قاسم ابوالحسين نقيب مكهبن هاشم امير مكه» از او ياد كرده است. 2 او معروف به ابوهاشم بود 3 و پس از پدر، امارت مكه و نقابت سادات آنجا را به عهده گرفت.