17(كه بيشترشان زيدى بودند) نيز اسير يا كشته شدند. 1
اندكى بعد در سال 251ه.ق، برادرزاده ابوالحسين يحيى به نام ابوعبدالله حسينبن احمد محدث كه از علماى طالبيان و آگاه به علم انساب آنان بود، از حجاز به عراق بازگشت. او در بغداد نزد مستعين، خليفه عباسى رفت و از وى خواست تا شخصى خاص را مسئول امور طالبيان در ديوان برگزيند كه داراى نسب شريف باشد و حرمت اين خاندان را نگه دارد تا طالبيان در كارهاى ديوانى خويش، به او رجوع كنند و از رجوع به تركان 2 بىنياز شوند.
مستعين، نظر ابوعبدالله را پسنديد و براى پرهيز از تكرار واقعه قتل يحيىبن عمر علوى 3 در مشورت با بزرگان همچون اشراف طالبى، ابوعبدالله حسينبن احمد را به اين سمت برگزيد و او را نقيب طالبيان ناميد. اين نخستين بار بود كه از اشراف بنىهاشم، كسى به نقابت مىرسيد. پس از وى نيز براى مدتى نقابت طالبيان در خاندان وى باقى ماند. 4
منابع بسيارى از او با عنوان نقيب طالبيان، عالم و نسابه آنان ياد كردهاند كه كتابى (مشجرى) نيز در نسب اين خاندان نگاشته شده است. 5