51طرفدارى از شهر بيرون آمده و از پشت سر او حمله كردند. غلام ابوالسرايا كه اوضاع را چنان ديد، عنان مركب را به عقب باز گرداند تا مردم شوش را دفع كند. لشكريان ابوالسرايا گمان كردند كه او فرار كرد؛ از اينرو آنها هزيمت كردند و لشكريان مأمونى هم به تعقيب آنها پرداخته، جمع بسيارى را كشتند تا وقتى كه تاريكى شب، آنها را فرا گرفت و دست از جنگ كشيده و مركبها خسته شدند. در اين جنگ، حسن ابن حسين ذىالدمعة بن زيد شهيد(ع) در شوش و برادرش علىالشبيه، در اهواز كشته شدند. 1
براقى به نقل از برخى كتب تاريخى مىنويسد:
حسن بن على مأمونى به نزد ابوالسرايا آمد و به او گفت تا از مقر حكومتش (خوزستان) بيرون رود. مأمونى به جنگيدن با وى تمايلى نداشت، ولى ابوالسرايا امتناع كرد و جنگيدن با وى را برگزيد و با او نبرد كرد. مأمونى آنها را شكست داد و ابوالسرايا را مجروح كرد و يارانش متفرق شدند. ابوالسرايا با محمد بن محمد و ابوالشوك، به سوى منزل وى در «رأس» رفتند. 2
ابوالسرايا از آن حدود دور شد و راه خراسان را پيش گرفت و همچنان مىرفت تا به دهى به نام «برقانا» رسيد. در آنجا