43نداريد، اين منصور بن مهدى است كه مورد پسند و رضايت ما و شماست و اگر به طور كلى با خلافت فرزندان عباس مخالف هستيد و مىخواهيد خلافت را از آنان به ديگرى منتقل كنيد، پس شما امام خود را تعيين كنيد و روز دوشنبه، بياييد تا با همديگر در اين باره گفتوگو كنيم و بىجهت، ما و خودتان را به كشتن ندهيد!».
سخنان حيلهگرانه هرثمه، با آن سابقهاى كه از مردم كوفه داشت، اثر كرد. مردم كوفه هنگامى كه اين سخنان را شنيدند، منصرف شده و از حمله دست برداشتند و بدين ترتيب، هرثمه از چنگال مرگ نجات يافت. ابوالسرايا فرياد زد: «واى بر شما، اين نيرنگى است كه اين عجمها زدهاند؛ زيرا به هلاكت و نابودى خود يقين پيدا كردهاند؛ حمله كنيد».
كوفيان گفتند: «با اينكه اينها با ما هم عقيده شدهاند، ديگر جنگ با آنها براى ما جايز نيست». ابوالسرايا خشمگين شد و به شهر بازگشت و مردم نيز به همراه او به شهر آمدند. ابوالسرايا پيش از اين جريان، در نظر گرفته بود كه از هرثمه براى خود و محمد بن محمد بن زيد شهيد(ع)، امان بخواهد و با او مصالحه كند، ولى دوباره ترسيد كه هرثمه