28و اما فرمانداران واسط، جعفر بن محمد و حسين بن ابراهيم، اين دو همين كه به شهر واسط رسيدند، نصر بجلى - كه از طرف بنىعباس در آنجا حكومت داشت - به جنگ آن دو بيرون آمد و كارزار سختى كرد؛ ولى چون جعفر و حسين، پايدارى و استقامت به خرج دادند بالاخره شكست خورد و منهزم گشت و آن دو، وارد شهر واسط شدند و خراج و ماليات شهر را جمعآورى كرده و مردم را آرام ساختند.
و اما عباس بن محمد كه به حكومت بصره منصوب شده بود، به طرف آن شهر حركت كرد و در راه كه مىرفت، على بن جعفر صادق(ع)، از يك سو و زيد ابن امام موسى كاظم(ع) كه به دنبال مأموريت خود به سمت اهواز مىرفت، از سوى ديگر به او ملحق شدند و به سوى بصره به را افتادند. در آن وقت كسى كه از طرف خلفاى عباسى در بصره حكومت مىكرد، شخصى بود از اهل «بادغيس» به نام حسين بن على، معروف به مأمونى؛ وى به جنگ آنها بيرون آمد، ولى تاب مقاومت در برابر آن سه را نياورد و فرار كرد و لشكرش به دست طالبيين افتاد و چون زيد بن موسى(ع) وارد بصره شد، دستور داد خانههاى بنىعباس را در آن شهر سوزاندند و از اينرو، او را «زيد النار» ناميدند. 1