302سنتاند! تو اين مذهب را از چه كسى آموختى؟» گفت: «قدم علينا جعفر بن سليمان الضبعي فرأيت فاضلاً حسن الهدى فأخذت هذا عنه». 1
جعفربنسليمان، نقشى جدى در شكلدهى تفكر اعتدالى عبدالرزاق داشته است؛ بهطورىكه برخى گفتهاند: عبدالرزاق را كسى جز جعفر به فساد نكشاند؛ زيرا تشيع را از او گرفت. ذهبى در اين باره مىنويسد: «ما افسد عبدالرزاق سوى جعفر بن سليمان» 2، «و فيه تشيع أخذ ذلك عنه عبدالرزاق باليمن» 3 و «فاكثر عنه عبدالرزاق و حمل رأيه و تشيع به». 4
ازدى مىگويد:
جعفر به برخى سلف بدبين بود و آن را اظهار مىكرد. هرگاه از معاويه سخن به ميان مىآمد، او را نفرين مىكرد و هنگامى كه به ياد على(ع) مىافتاد؛ مىنشست و مىگريست. 5
جريربنيزيد مىگويد:
روزى پدرم مرا نزد جعفربنسليمان فرستاد. به او گفتم: «به ما خبر رسيده است كه تو به ابوبكر و عمر فحش مىدهى؟» وى گفت: «فحش كه نه؛ ولى كينه آنان را هرقدر بخواهى، در دل دارم». 6
گفته شده است كه وى، بيشتر با زاهدان، عابدان و صالحان همنشينى مىكرد 7 و به شعرهاى سيد حميرى علاقه بسيارى داشت. 8