269بيابد كه بيانگر ضعف وى باشد؛ مگر نقل روايتى از عبدالرزاق كه در فضايل على(ع) است. آن روايت، چنين نقل شده است:
ابوازهر احمد بن الازهر قال: حدّثنا عبدالرزاق انبأ معمر عن الزهري عن عبيدالله ابن عبدالله عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ رَضِيَ الله عَنْهُمَا قال: «نظر النبي(ص) إلى عليّ، قال: يا عَلِيُّ أَنْتَ سَيِّدٌ فِي الدُّنْيَا سَيِّدٌ فِي الآخِرَةِ حَبِيْبُكَ حَبِيْبِي وَحَبِيْبِي حَبِيْبُ اللهِ وَعَدُوُّكَ عَدُوِّي وَعَدُوِّي عَدُوُّ اللهِ فَالوَيْلُ لِمَنْ أَبْغَضَكَ بَعْدِي. 1
حاكم ذيل اين حديث مى‌نويسد: «صحيح على شرط الشيخين وابوالازهر باجماعهم ثقة واذا انفرد الثقة بحديث فهو على اصلهم صحيح». 2
چرا قلب‌هاى برخى افراد، نمى‌تواند بپذيرد كه على(ع) آقاى دنيا و آخرت است؟! چرا ذهبى با اينكه به ثقه‌بودن روايات اين حديث اعتراف مى‌كند، متن آن را منكر 3مى‌داند و از روش جرح‌وتعديل قلبى خود استفاده مى‌كند؟! آيا مى‌توان رجوع به قلب را در جرح‌وتعديل روايات پذيرفت؟!
اطمينان‌نداشتن قلب، به صحت روايات فضايل على(ع)
- جعفربن‌زياد احمر از عبدالله‌بن‌عطاء از عبدالله‌بن‌بريده از پدرش نقل مى‌كند: «كان احبّ النساء إلى رسول الله(ص) فاطمة ومن الرجال علي». 4 حاكم نيشابورى ذيل اين حديث مى‌نويسد: «صحيح الإسناد». ذهبى نيز با حكم صحت سند حاكم نيشابورى، مخالفتى نكرده است. درحقيقت، موافق با رأى حاكم درباره صحت اين حديث است.
چنان‌كه مشاهده مى‌شود، دو تن از نقادان و حديث‌شناسان بزرگ، به صحت سند اين حديث اعتراف كرده و نتوانسته‌اند در سند آن، خدشه‌اى وارد كنند. ولى البانى كه