264ازاينرو حنابله بغداد در اواخر عمر طبرى، با آن پيشينه و جايگاه، به دشمنى با او پرداختند. آرى، تصحيح يك حديث، موجب رمى به تشيع و در نهايت، حمله به خانه ابن جرير و جلوگيرى از دفن او در روز و در مقبره عمومى شد؛ زيرا برخى گفتند كه او رافضى و كافر شده است. ازاينرو او را در خانهاش دفن كردند. 1
3. دارقطنى
ابوالحسن علىبنعمر دارقطنى بغدادى، از بزرگان اهل سنت و محدثان بغداد بوده است. از وى به «شيخالاسلام» يا «اميرمؤمنان فى الحديث» تعبير مىكنند. دارقطنى را بهسبب حفظ ديوان سيد حميرى به تشيع متهم كردهاند 2؛ زيرا سيد حميرى، اشعارى را در فضايل و مناقب اميرمؤمنان(ع) سروده است.
اينها نمونههايى از رفتار اهل سنت با عالمان سنى است كه گاهى فقط بهدليل نقل يك حديث، منزوى شده و مورد ضربوجرح قرار گرفتهاند.
مقاومت جامعه علمى تربيتشده با انديشه رايج آن دوران، همواره از چالشهاى پيش روى عالمان آنها در تحقيق درباره فضيلت حضرت على(ع) بوده است؛ زيرا بيان احاديث فضايل و مناقب، بهويژه احاديثى همچون حديث غدير يا طير و دشمنى با معاويه، بهدليل برهمزدن شالوده باورهاى آنان، بهنحوى مورد بىمهرى و سانسور قرار مىگرفت. آنچه در اين گزارشات تاريخى مشاهده مىشود، فضاى خفقان، ضربوجرح، توهين و انزواى كامل راويانى است كه اينگونه احاديث را نقل كردهاند. رفتار با نسائى در دمشق، ضربوشتم ابن سقا 3 و دريدن شكم حافظ گنجى (متوفاى 658 ه.ق) كه فضايل حضرت على(ع) را درون مسجد دمشق مىگفت و مردم