245
فصل دوم: آثار مخرّب اين قاعده و تأثير آن بر روايات فضايل
تعصبات شديد مذهبى و اختلافات عقيدهاى، از موضوعاتى است كه باعث ناديده گرفتن جنبههاى وثاقت، امانتدارى و راستگويى راويان مىشود و بهاينسبب، زمينه طرد و انزواى برخى از ايشان در فضاى علمى پديد مىآيد. اين موضوع از چنان اهميتى برخوردار است كه در مسائلى چون خلق قرآن و نزاعهاى مربوط به آن، عده زيادى از راويان، تضعيف يا تكفير شدند و حتى افرادى مانند احمدبنحنبل، به زندان افتادند و برخى مانند محمدبناسماعيل بخارى طعن شدند. اين رفتار غيرعلمى، چنان تأثيرى در جامعه گذارد كه نقل شده است «حارث محاسبى»، با اينكه بهشدت نياز مالى داشت، ارث پدرش را نپذيرفت و گفت: «چون اهل دو دين، ازهم ارث نمىبرند، من ارث پدرم را نمىخواهم». 1 درواقع ارث را نپذيرفت؛ چون پدرش «واقفى» بود؛ يعنى در موضوع خلق قرآن، اظهار توقف و ترديد مىكرد.
درباره روايات اهل بدعت نيز با مبتدعدانستن تمام راويانى كه گرايشات مذهبى