206محدثان و حاكمان». 1
درواقع محدثان، با تهمت و افترا، حيثيت مسلمانى را به خطر مىاندازند و وى را خانهنشين مىكنند. البته آنان با اين رفتار، خود را نيز هلاك مىكنند.
البته بعضى از اين بزرگان كه با دخالتدادن انگيزههاى مذهبى، زمينه خانهنشينى راويان را فراهم كردند، اواخر عمر، پى به اشتباه خود برده و سعى در جبران آن داشتهاند. براساس گزارشات ثبتشده، عبدالرحمان بن مهدى، به دليل گرايشات مذهبى برخى راويان، از ايشان اجتناب، و از نقل احاديث آنان خوددارى كرده است. ولى در اواخر عمر، پى به اشتباه خود برده و سعى در جبران آن داشته است.
ابوبكربنابىاسود، پسر خواهر عبدالرحمان، مىگويد:
به دايى خود گفتم: «آيا شما پيشتر در نقل روايت از مبتدعه، خوددارى نمىكردى؟» گفت: «همينطور است. ولى ترسيدم كه اگر فرداى قيامت آنان به خدا بگويند: پروردگارا! از عبدالرحمان بپرس كه به چه دليل، عدالت ما را ساقط كرد؛ چه جوابى مىتوانم به خدا بدهم؟!» 2
نتيجهگيرى بخش دوم
درباره روايات اهل بدعت، پنج ديدگاه مطرح شده است كه نظريه برگزيده، ديدگاه كسانى است كه معتقدند بايد روايات ثقاتِ اهل بدعت، بهطور مطلق پذيرفته شود؛ زيرا:
اولاً: روش صحابه، تابعان، تابعانِ تابعان، سلف و جمهور علما اينگونه بوده است.