16بدعتِ در دين، بر حساسيت اين موضوع افزوده است. ازاينرو برخى عالمان علم رجال، براساس تعصب مذهبى، هرگونه انديشه مخالف برداشت خود را به بدعت متهم، و آن روايت را از درجه اعتبار ساقط مىكنند.
نمونه بارز اين نوع گرايش را بايد در سلفيان و وهابيان معاصر جست، كه با هجوم به ديگر مذاهب فقهى و كلامى نظير اشاعره، ماتريديه، حنفى، مالكى، شافعى و شيعه، آنان را «اهل بدعت» مىپندارند و فقط خود را اهل سنت واقعى مىدانند. ازاينرو چنانچه هريك از راويان، گرايشى برخلاف معتقدات آنان داشته باشند، ايشان را با نام «اهل بدعت» معرفى مىكنند. اين در حالى است كه اهلالحديث متقدم اهل سنت، به «موثقبودنِ» راوى اعتماد مىكردند و عدم اعتبار روايت را به مذهب راوى استناد نمىدادند.
ازاينرو در كتابهاى مشهور اهل سنت همچون صحيح مسلم، صحيح بخارى، المستدرك على الصحيحين و سنن معروف از راويانى با گرايشات مختلف نقل روايت شده است؛ بىآنكه در اعتبار روايات آنان مناقشه شود. در اين تحقيق، محقق ارجمند جناب آقاى افضلآبادى، جايگاه اعتقاد در ارزيابى راويان را نزد اهل سنت بررسى كرده و با استناد به منابع معتبر، به نقد و بررسى ادله سلفيان و وهابيان پرداخته و با نقد علمى از حقيقت، پرده برداشته است. اميد است اين اثر براى پژوهشگران سنت نبوى(ص)، مفيد و راهگشا باشد و خداوند به محقق اثر، تندرستى و توفيق خدمت بيشتر به مكتب را عنايت فرمايد.
پژوهشكده حج و زيارت
گروه كلام و معارف