38
*توصيف وسايل حمل و نقل
مىدانيم كه يكى از جهات ترقى و علامات تمدنى هر شهر يا كشورى را مىتوان در نوع وسايل ارتباطات و حمل و نقل آن دانست كه نويسنده ما، در همه سفرنامهاش، از اين نكته نيز غافل نبوده و به تناسب به اين بخش نيز پرداخته است؛ گاه بهصورت كلى و گاه با بيان جزئيات؛ وسايلى چون «شمندفر»، 1 «درشكه»، ماشين، كشتى، دوچرخه باركش، «واقون».
در صفحه 49 نسخه ياد شده آمده است:
«و در خيابانهاى بزرگ تمام دو خط واگون است؛ يكى به جهت آينده و يكى رونده و از قرار تقرير خود اهالى، دههزار اتومبيل كرايهاى ميان شهر دارد، ولى دورشكه كرايه متجاوز از دههزار است و تعداد واقونها را نفهميدم؛ گويا متجاوز از هزار باشد و به قوّه راه مىرود كه توسط سيمى است كه در بالا كشيده شده و يك آهن بلندى در بالاى واقون متصل است به سيم كه آن سيم به قوّه مىكشد....
«گويا متجاوز از دههزار اين شهر (بمبئى) دوچرخه باركش دارد كه به توسط دو گاو يا يك گاو نر بار حمل مىكند در ميان شهر و دوچرخههاى كوچكى بارى هم هست كه دو نفر آدم يا يك نفر حركت مىدهند».
*توصيف آب و هوا و فرهنگ مردم و وضعيت ظاهرى و تاريخ شهر
متنى كه در صفحه 47 نسخه مذكور آمده، نمونه اين توصيفات است:
«( بندر بمبئى) بسيار بزرگ است و اول بندر است در هندوستان، ولى بزرگتر از اين شهر و آبادتر شهر ديگر هست؛ مثل كلكته و غيره و همه طور ملت و مذهب در اين شهر هست، از مسلمان شيعه و سنى و آبپرست و آفتابپرست و آتشپرست و