64چهار بعد از ظهر با يك نفر ميهماندار مخصوص و چهار نفر گارد مخصوص، در حالتى كه مُحرم بوديم، پس از وصول به مكه معظمه و اداى وظايف دينيه عمره، به خانهاى كه معين كرده بودند رفته، روز بعد براى مشاهده و زيارت مقامات و قبور مهدومه، كه در قبرستانى كه در منتهىاليه يك طرف شهر در دامنه كوهى واقع است رفتيم. قبر حضرت خديجه و حضرت آمنه 1 و قبر عبدالرحمن بن ابىبكر و قبور بنىهاشم و مسجد جن و قبر عبداللهبن الزبير و قبور شهدا و قبور ساير ناس كه در آن قبرستان بود، وهابىها همه را خراب و مهدوم كردهاند.
مولد حضرت پيغمبر و خانه حضرت خديجه كه ولادتگاه حضرت صديقه طاهره، زهرا(عليها السلام) بوده است، همه را مهدوم و با خاك يكسان كردهاند. عمارت و قبههاى مراقد حضرت خديجه و آمنه را كه با خاك يكسان كردهاند سهل است، قبر حضرت خديجه را نبش كرده بودند و معلوم بود كه دوباره با خاك و گِل پر كردهاند. خانه متولى قبر خديجه را منهدم و تمام دارايى او را به يغما بردهاند و خانه متولى در همان قبرستان، پهلوى قبر حضرت آمنه و خديجه بوده است.
البته راجع به اين معاهدات و تفصيل ملاقات و مذاكرات با سلطان ابن سعود، جناب اجل غفارخان وزير مختار راپرت مفصل تقديم نمودهاند و احتياج به تكرار فدوى نيست! 2 زيرا مأموريت فدوى فقط براى مدينه منوره است. بنده در ذهاب و اياب و در كليه مواقع و در ملاقاتهاى با اعلىحضرت ملك على و سلطان ابن سعود با جناب وزيرمختار بودم و وظيفه ترجمانى را بهعمل مىآوردم، لهذا همينقدر عرض مىكنم كه جناب غفارخان، الحق يكى از رجال سياسى تجربهديده و هوشيار و با متانت و عاقبتانديش دولت علّيه ابد مدت هستند و اين مأموريت را فوقالعاده با متانت و سياست و كياست انجام دادند و از اين بهتر امكانپذير نبوده و نيست.
فدوى راجع به ملاقاتها و مذاكراتى كه با ملك على و سلطان ابنسعود با حضور