46
افراط در دشمنى با اميرالمؤمنين(ع) و تعظيم ابن ملجم!
ابن حجر عسقلانى، بزرگترين عالم اهل سنت در علم حديث و رجال، در كتاب معروف «لسان الميزان» كه از معتبرترين كتابهاى رجالى اهل سنت است، مىنويسد: «ابن تيميّه، در پاسخ به رافضى (علامه حلّى) بهقدرى زيادهروى كرده كه منجر به تنقيص (پايينآوردن) مقام على بن ابى طالب(ع) شده است». 1
همو در جلد اول «الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة» صفحه 155 مىنويسد: «ابن تيميه درباره نوشته على (نستجير بالله) در هفده مورد دچار اشتباه شده و با نص قرآن مخالفت نموده است».
ابن حجر سنى، سپس درباره ديدگاه علماى جهان اسلام در اثبات كفر ابن تيميه ادامه مىدهد: بعضى بهسبب مخالفت او با توسل و استغاثه به رسول اكرم(ص) كه خود تنقيص مقام نبوت، و مخالفت با عظمت حضرت است، وى را زنديق و بىدين مىدانند.
بعضى نيز بهدليل سخنان زشتى كه وى درباره امير مؤمنان(ع) بيان كرده است، وى را منافق دانستهاند. چون وى [ابن تيميه] گفته است كه على بن ابىطالب، بارها براى بهدست آوردن خلافت تلاش كرد؛ ولى كسى او را يارى نكرد. جنگهاى او براى ديانتخواهى نبود؛ بلكه براى رياستطلبى بود. اسلام ابوبكر، از اسلام على كه در دوران طفوليت صورت گرفته، باارزشتر است و همچنين خواستگارى على از دختر ابوجهل، نقص بزرگى براى وى بود.
تمامى اين سخنان «ابن تيميه»، نشانه نفاق اوست؛ چون پيامبر گرامى(ص) به على(ع) فرموده است: «جز منافق، كسى تو را دشمن نمىدارد». 2