١٨به تناسب موضوع، مفاهيم اصلى و كاربردى اين نوشته، اصطلاحات شيعه، تشيع، رفض، رافضه و اماميه است كه از صدر اسلام در منابع اسلامى متداول بوده و هم با مدح و تمجيد و هم با طعن و ذم همراه شده است. اين اصطلاحات در ساماندهى و نتيجهگيرى از اين نوشتار نقش بنيادى دارند؛ ازاينرو بايد برداشت دانشمندان مسلمان از اين واژهها روشن شود.
شيعه
واژه شيعه مفرد، و جمع آن شِيع و اشياع است. شيعه كه در لغت به معناى دوست داشتن، پيروى كردن و اطاعت بردن است، هم به يك فرد، هم به گروه و هم به مرد و هم به زن اطلاق مىشود. ١ ازاينرو شيعه فرد، يعنى پيروان و ياران او ٢ كه بر اثر محبت وعلاقه [چه مادى و چه معنوى]، به او متمايل شدهاند. ٣ همچنين گفته شده است هر گروهى كه بر كارى اتفاق نظر داشته باشند يا براى انجام دادن كارى گرد آيند، به آنان شيعه اطلاق مىشود. ۴
اگرچه معناى لغوى «شيعه» مفهومى عام دارد و حتى به هواداران عثمان و معاويه هم اطلاق مىشده است، ۵ اما با گذشت زمان اين عنوان به صورت اصطلاحى درآمد كه بر همه كسانى كه به على(ع) و خاندانش