22
محراب
صدايت چه زيباست. نگاهت پر از مهربانى، دلت آسمانى و سلامت همچنان براى زمين، خاطرات خوش زندگى دارد...
وقتى مىآمدى، از خود بىخودم مىكردى. وقتى شانهبهشانه من مىايستادى، آسمان و زمين به احترامت مىايستاد. نماز كه مىخواندى، هرچه آفريده خدا بود، گوش مىشد و به نوازش نغمه تو، دل خوش مىكرد...
من محراب مسجد پيامبر(ص) هستم. اما امروزه از شكل قديمىام اثرى نيست؛ چون در سالهاى مختلف، مرا به شكلهاى مختلفى درآوردهاند. ابتدا من در جايى از مسجد قرار داشتم كه حضرت محمد(ص) در آن قسمت نماز مىخواندند. مسلمانان هم پشتِ سرشان قرار مىگرفتند. ولى امروزه آن شكل قديمىام از بين رفته است.