19پيامبر اكرم(ص) پس از ولادت ابراهيم فرمود: «ديشب براى من كودكى به دنيا آمد كه او را همنام پدرم ابراهيم قرار دادم».
زنان انصار، براى شير دادن به ابراهيم با هم رقابت مىكردند؛ زيرا آنها از ميزان علاقه پيامبر(ص) به بانو ماريه اطلاع داشتند و مىخواستند با اين كار، به او نزديكتر شوند. سرانجام «امبردة خولة بنت منذر بن زيد»، دايه ابراهيم شد. 1
بيمارى و درگذشت ابراهيم
چند ماهى گذشت. روزى خبر وخامت حال ابراهيم را به پيامبر(ص) دادند. ايشان به خانه ماريه آمد و كودك را از آغوش مادر گرفت و در حالى كه آثار ناراحتى از چهره مبارك ايشان نمايان بود، فرمود:
يا إبراهِيم لَو لا انَّهُ امْرٌ حَقٌّ وَوَعْدٌ صِدقٌ، وَأنَّ آخِرَنا سَيَلْحَقُ بِأوَّلِنا، لَحَزِنّا عَلَيْكَ حُزْناً هُوَ اشَدُّ مِنْ هذا، تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لا نَقُولُ إلاّ ما يَرضي رَبَّنا وَاللهُ يا إبْراهِيم، إنّا بِكَ لَمَحْزُونُون. 2
اى ابراهيم! اگر مرگ، امرى حق و وعده صادق