29
فروتنى
روايتهايى كه پس از اين، از حكيمه خاتون(عليهاالسلام) نقل خواهد شد، بيانگر اوج فروتنى اين بانو به امام زمانش(ع) و نيز نرجس خاتون(عليهاالسلام) است؛ چنانكه در روايت بشر بن سليمان، آمده است كه پس از آمدن حكيمه(عليهاالسلام) نزد امام هادى(ع) و معرفى نرجس خاتون به ايشان، او را سخت و طولانى، در آغوش مىگيرد و بسيار شاد مىشود:
«هاهيه فاعتنقها طويلاً و سرت بها كثيراً». 1
همچنين هنگامى كه به خانه امام حسن عسكرى(ع) مىرود، نرجس خاتون(عليهاالسلام) براى درآوردن كفشهاى حكيمه خاتون، به جلو مىآيد و مىگويد: «اى بانوى من! كفشهايتان را به من دهيد».
اما حكيمه، با فروتنى تمام، جواب مىدهد: «تو بانوى من مىباشى. به خدا سوگند! نمىگذارم تو كفشهاى مرا از پايم دربياورى و خدمتكار من باشى، بلكه من به ديدگانم تو را خدمت مىكنم». 2
در روايتى ديگر، حكيمه(عليهاالسلام) خطاب به نرجس خاتون(عليهاالسلام) مىفرمايد:
«أنت
سيّدتي و سيّدة أهلي» ؛ «تو بانوى من و خاندان ما مىباشى». 3