16قاضى آوى - ضاعف الله سعادته و شرّف خاتمته - از حلّه به سوى مشهد مولايمان حضرت اميرالمؤمنين(ع) رهسپار شدم.
در اين سفر، ابن طاووس، شاهد مكاشفات جميله و بشارات جليلهاى از سوى رضىالدين بود.
براساس نقل سيد بن طاووس و منابع ديگر 1، سيد رضىالدين زمانى طولانى در زندان يكى از اميران مغول به نام جرماغون 2 در سختى شديدى به سر برد تا اينكه شبى در خواب امام زمان(عج) را ديد و با گريه از آن حضرت خلاصى و نجات خود را خواستار شد؛ حضرت به او فرمود: «دعاى عبرات را بخوان». سيد گفت: «دعاى عبرات كدام است»؟ فرمود: «آن دعا در مصباح توست». سيد گفت: «اى مولاى من! دعا در مصباح من نيست». فرمود: «در كتاب مصباح جستوجو كن، دعا را در آن خواهى يافت».
سپس از خواب بيدار شد؛ نماز صبح را ادا كرد و كتاب مصباح را باز نمود و ميان آن ورقهاى يافت كه در آن اين دعا نوشته شده بود. وى چهل مرتبه آن دعا را خواند و پس از اندكزمانى از زندان آزاد شد. دليل اين آزادى، خوابى بود كه همسر علويه امير در آن اميرالمؤمنين على بن ابىطالب(ع) را ديده بود كه از