73ديگر اهلبيت خاص و قرآن، مكمل يكديگرند؛ اگر يكى نباشد، ديگرى معنا و مفهوم پيدا نمىكند و اگر اين دو را از يكديگر جدا كنيد، از دين چيزى باقى نمىماند.پس نظر خداوند و پيامبر(ص) از اهلبيت، افراد خاص و محدودى هستند؛ نه همه اهلبيتى كه در عرف عام، معلوم و مشهور است!
حال مىخواهم به ادعاى آن عده از علماى شما پاسخ دهم كه به سخن زيد بن ارقم استناد مىكنند و معتقدند مراد آيه از اهلبيت پيامبر(ص)، اصل و خويشان پدرى او هستند كه صدقه بر آنان حرام شده است. چنين استنادى، استناد به سخن صحابى در برابر سخن پيامبر(ص) است. (كه در اصطلاح علما اجتهاد در مقابل نص مىگويند كه در قول خود علما باطل است.) شخص پيامبر(ص) در احاديث گوناگونى اهلبيت خويش و مصاديق حقيقى آيه تطهير را معرفى فرموده است.
برجستهترين نمونه اين احاديث، همين حديث شريف كساء و رفتن پيامبر به درخانه حضرت زهرا و على(عليهم السلام)، چندين روز يا چندين ماه و معرفى آنها به عنوان اهلبيت خويش و نيز حديث ثقلين است كه كتابهاى اهلسنت نيز نوشتهاند و ما نيز بررسى كرديم. در اين احاديث، پيامبرخدا(ص)، على، فاطمه، حسن و حسين(عليهم السلام) را براساس آيه (إِنَّمٰا يُرِيدُ اللّٰهُ...) اهلبيت خاص خود معرفى مىكند.
با اين همه، عدهاى از علماى متعصب اهلسنت، بدون توجه به ضماير قرآن و روايات فراوان خود گفتهاند: مراد از اهلالبيت، همسران پيامبر(ص) هستند! البته برخى از آنها انصاف به خرج داده و روايات امسلمه و عايشه را كه اهلبيت را پنج تن دانستهاند، نقل كردهاند، ولى پاسخ آن متعصبان را نيز ابنحجر عسقلانى، عالم بزرگ اهلسنت در كتاب «فتح البارى در شرح صحيح بخارى» داده است.
ابن حجر عسقلانى گفته: