177مناسبات اشراف حجاز با ايرانيان و نيز اثرگذارى عثمانى بر موضعگيرى اشراف در قبال صفويه را از اين گزارش مىتوان دريافت. بنا به نقلى، امير مكه، شريف ابو نمى و فرزندانش به همراهى قاضى مكه، امير جده و فقها، در مكه برابر باب ام هانى جمع شدند و براى پيروزى سلطان عثمانى در مواجهه با صفويان دعا كردند. 1
بنابراين، مناسبات صفويه با حجاز تا اندازه زيادى تابع مناسبات آنان با عثمانى بود، چنانكه به موجب اسناد عثمانى، ايرانيان آماده به سفر حج بارها منع شدند. براى نمونه پس از باز پس گيرى بغداد از سوى صفويه، دولت عثمانى ابلاغ كرد كه ايرانيان حق انجام حج را ندارند. حجنگزاردن شاهان صفوى نيز به دلايل سياسى - نظامى و اطمينان نداشتن از ناحيه عثمانى بود.
عثمانىها از آن ترس داشتند كه شيعيان در مسير حج با قبايل ساكن آناتولى كه با آنان قرابت مذهبى داشتند، متحد شوند. همچنين اين دولت با صفويه براى تسلط بر عراق و عتبات عاليات رقابت و درگيرى داشتند. از اين رو، نسبت به حجاج ايرانى بدبين بودند و چنين نگرشى در مناسبات صفويه با حجاز اثرگذار بود. حاكمان و مردم حجاز نيز تحت تأثير نفوذ عثمانى، حجاج و زائران بيت الله الحرام و مرقد رسولالله(ص) را در عصر صفوى از اينكه آنان شيعهمذهب هستند به ديده دشمن مىنگريستند و ايرانيان با برخورد و رفتار نامناسب اشراف حجاز، خادمان حرمين و ديگر مقامات آنجا روبهرو بودند. ايرانيان در مسير حج نيز گاهى با خطرهايى چون مسدود شدن متوالى راه حج (مسير بصره - مكه)، غارت كاروانها و برخوردهاى ناشايسته كارگزاران عثمانى دست و پنجه نرم مىكردند. اسناد موجود در عثمانى از رفتارهاى توهينآميز با ايرانيان حكايت مىكند.