60نمودن آن بوده است. بىترديد انديشيدن، پژوهش و نگارش درباره سيره امام على(ع) مشاهده حقيقت را برايم لذتبخش مىگرداند. ازاينرو ضرورى ديدم كه با ديگران درباره اين پژوهش مشاركت داشته باشم؛ پژوهشى كه موضوع جديدى را مطرح نمىكند.
گفتنى است منابعى كه به آنها مراجعه كردهام، همان منابعى است كه نويسندگان قبل از من نيز در بيشتر موارد به آنها مراجعه كردهاند. البته بنده در پارهاى از موارد، به ساير منابعى نيز كه پيش از اين استفاده نشده بود، مراجعه كردهام. براى مشخص نمودن حقيقت و نزديك شدن به آن، رواياتى را آوردهام و سخنان مقتدمان و متأخران را درباره آنها بررسى نمودهام؛ بهگونهاى كه اگر مطلبى براى شخصى نامفهوم باشد، بتواند به پژوهش بنده اطمينان كند.
بىشك كسى كه مىخواهد به اين حقيقت پى ببرد، بايد به مستندات و مطالب اماكن جغرافيايى و تاريخى زندگانى امام على(ع)، بهويژه در كشور عراق و موضعگيرى دشمنان آن حضرت(ع) درباره ايشان، آگاهى كامل داشته باشد. افزون بر آن بايد تعصبات مذهبى را كه بر انديشه بسيارى از دانشمندان قديم و جديد، تأثير داشته است، از وجودش بزدايد. تعصباتى كه در كتمان حقايق مربوط به مكان قبر آن حضرت(ع) نقش بسزايى داشته است و فهم فرازهايى از آن را براى افرادى كه متأثر از چنين عوامل تأثيرگذارى هستند، دشوار كرده است.
امام على(ع) در شهر نجف كه بيشتر از دو فرسخ با كوفه فاصله ندارد، مكانى را براى استراحت، انديشيدن و عبادت در نظر گرفته بود كه هرگاه احساس ناراحتى، خستگى يا نااميدى از اصلاح امت اسلامى به او دست مىداد، به آنجا مىرفت؛ امتى كه امام على(ع) مىخواست يك امت بىنظير و برتر باشد و عدالت بر آن حكومت كند؛ امتى كه برادرى ايمانى يا اخلاق بر فضاى آن حاكم باشد.