40«القاموس»، «اللسان»، «التاج» و ساير فرهنگ لغتها داراى معانى زير مىباشد:
سيلبندى است در حومه شهر كوفه كه مانع از آن مىشود آب سيل بالاى منازل و گورستانهاى آن شهر برود. مكان بلندى است كه عرض آن خيلى بيشتر از ده كيلومتر نيست و طولش در بيشتر موارد، از صد كيلومتر فراتر نمىرود. برخى نيز معتقدند علت ناميدن اسم نجف آن است كه اين منطقه، هلال يا لبهاى از زمينى است كه از رسيدن آب به شهر كوفه جلوگيرى مىكند؛ بهطورىكه مقابل آن سد محكمى مىسازد كه در لغت، نجف ناميده مىشود. زبيدى در «التاج» مىگويد: «نزديك اين سرزمين، آرامگاه اميرمؤمنان على بن ابىطالب(ع) وجود دارد». البته اسم نجف بر آن قسمت از اين منطقه كه مرقد مطهر در آن وجود دارد غلبه يافته است.
«دكتر حسن الحكيم» 1 در كتاب «المفصل» و «دكتر موسى العطيه» در كتاب «ارض النجف» كوشيدهاند تا مراكز عمومى جغرافيايى را در مرزهاى طولانى نجف مشخص نمايند؛ بهطورىكه دكتر حسن از 30 مركز جغرافيايى نام برده است كه در مرز نجف وجود دارد. همچنين دكتر عطيه مىگويد: «بلندىهاى نجف جزئى از ارتفاعاتى است كه ارتفاعات نجف - كربلاء بر آن اطلاق مىگردد». 2 در رابطه با پيشينه و قدمت اين منطقه، دكتر حسن مىگويد:
برخى از متون، قدمت نجف را به عصر قبل از ميلاد مسيح برمىگردانند. پادشاه بابلى، بختالنصر (626-539 قبل از ميلاد مسيح) اين شهر را تحتالحمايه خود قرار داد و آن را مستحكم ساخت. سپس قبايل عرب را در آنجا ساكن كرد. 3