273كاروان و چهارپايان آن را غارت كرد و عبدالله به اسارت او درآمد. ابوطاهر بين حجاج نيز، در ماه محرمالحرام آن سال، 1500 زن و مرد را اسير كرد. در سال 312 هجرى، قرمطى وارد كوفه شد و تمامى اسيران، از جمله عبدالله را آزاد كرد. 1
بدون شك، ابوعبدالله بعد از آزادىاش از اسارت، به بغداد رفت تا مقدارى در آسايش به سر برد. اما درباره ترتيب شرايط مأموريتى او، بايد گفت كه وضعيت وى به اين شكل بوده است: در مرحلهاى كه خلافت عباسى طى آن دچار آشوبها و توطئههاى فراوانى شده بود، بهگونهاى كه تركها، پستها و مناصب حقيقى حكومت عباسى را در دست گرفته بودند، ابوالهيجاء از شخصيتهاى سرشناس نظامى و سياسى اين دوره بود و در سال 317 هجرى، پس از آنكه تركها سعى كردند او را به قتل برسانند و مقتدر، برادر او را بهسمت خودش برگرداند، به يارى خليفه عباسى، القاهر، شتافت. ابوالهيجاء در اين شرايط، از القاهر دفاع كرد و از مرگ نجاتش داد. ابوالهيجاء پس از يك جنگ شجاعانه كه دستش بر اثر آن قطع شد، از دنيا رفت و در راه دفاع از خليفه، سرش را از دست داد. 2
با وجود آنكه ابنكثير در «البداية و النهاية»، و ابن اثير در «الكامل فى التاريخ»، بسيارى از اخبار مربوط به ابوالهيجاء را نقل كردهاند، اما با اين همه، هيچكدام از آن دو مورخ، نه بهصورت مستقيم و نه بهصورت غيرمستقيم، به مشاركت او در ساختن بناى ضريح مطهر امام على(ع) اشاره نكردهاند. اما ابنحوقل كه از جهانگردان قرن پنجم ه .ق (دهم ميلادى) است، به اين موضوع اشاره نموده است.
بيشتر مطالبى را كه «كى لسترنج» درباره نسبت دادن اين بنا به ابوالهيجاء آورده است، براساس مطالبى بوده است كه ابنحوقل درباره او آورده است و متن كوتاهى