260او تا سال 279 ه .ق/ 892م، به طول انجاميد. در اين سالها، قيامهاى زيادى بين علويان اتفاق افتاد. شايد از جمله دلايل تعدد اين قيامها و تنوع مكانهايى كه قيامهاى علويان در آنها به وقوع پيوست، اقدام متوكل باشد.
با وجود انقلابهاى علويان و خونهايى كه در اين برهه، از آنان ريخته شد و نيز تزلزل حكومت عباسى، گمان نمىكنم آنان توانسته باشند كارى عليه زائران ضريح امام على(ع) و فرزندش، امام حسين(ع) انجام داده باشند.
در زمان خلافت مهتدى، زنگىها (سياهپوستان)، در بصره قيام كردند و كاملاً به حريم خلافت تجاور كردند و تركها نتوانستند قيام آنان را سركوب كنند. قلمرو سلطنت فرمانده آنان، «يعقوب ليث صفار» تا فارس، سجستان و كرمان ادامه پيدا كرد. سپس بهسمت بغداد حركت كرد تا بر آنجا تسلط يابد. البته برادر معتمد، ملقب به «الموفق»، توانست يعقوب را شكست دهد. اما خطر او به پايان نرسيد. در نتيجه خليفه عباسى، الموفق، سپاهى را به فرماندهى برادرزادهاش، احمد كه ملقب به «معتضد» بود، تجهيز كرد. احمد، سواركارى ماهر و باهوش بود كه توانست قيام زنگىها را سركوب كند. او رهبر آنان را در سال 270 ه .ق/ 833م، به قتل رساند و پس از وفات عمويش، الموفق، در سال 279 ه .ق/ 892م، خلافت به او رسيد. در نتيجه، خاندان عباسى كه در زمان خلافت او، براى لحظهاى نفس راحتى كشيد. البته اين راحتى، خيلى به طول نينجاميد؛ زيرا معتضد در سال 299 ه .ق/ 912م، از دنيا رفت و پس از او، با برادرش كه ملقب به «المقتدر» بود، بيعت شد.
گويا معتضد، در زمان خلافت، به علوىها كمتر سخت مىگرفت. گفته مىشود علتش اين بوده است كه او قبل از به دست گرفتن زمام حكومت، اميرمؤمنان(ع) را در خواب ديده كه به او مژده رسيدن به خلافت را داده و از او