53است. مورخان حلب از آن به «مشهد قَرَنبيا» ياد كرده، و لفظ قرنبيا را تحريف «مقرّ الانبياء» در زبان عامه مردم دانستهاند. درباره عامل پيدايش و بناى آن، در منابع تاريخى دو روايت آمده است: براساس يك قول، پيامبر اسلام(ص) به همراه تعدادى از پيامبران، بارها در اين مكان در حال نماز خواندن [در خواب] ديده شده است. 1 اين قول، مىتواند بيانگر علت نامگذارى آن مكان به مقر الانبياء باشد.
اما براساس قول ديگر، ابنابىطى حلبى (متوفاى630 ه .ق)، مورخ شيعه حلب، مىنويسد:
پيرى از اهالى منبج در حلب چند بار [در خواب] ديد كه گويا علىبنابىطالب(ع) در آن نماز مىخواند و سپس خطاب به او مىگويد: به آقسنقر بگو در قرنبيا مشهدى بنا كند. پير به على(ع) گفت: نشانه آن چيست؟ پاسخ داد: زمين را حفر كنند. در آنجا زمينى مىيابند كه داراى سنگفرش آمادهاى از سنگ و مرمر و نيز محرابى پايهريزى شده و قبرى كنار محراب است كه يكى از فرزندان من در آن دفن شده است. پس از اينكه رؤيا چند بار بر پير تكرار شد، با چند تن از اصحاب خود مشورت كرد و آنها به او گفتند رؤيا را [براى آقسنقر] بازگو كند. سپس با چند نفر به نزد آقسنقر رفتند. او با ديدن آنها، پردهدار خود را به سويشان فرستاد تا از آنها حاجتشان را سؤال كند. آنها رؤياى پير را بازگو كردند. او به وزير خود دستور داد تا آنجا را حفر كند. او نيز آنجا را حفر كرد و نشانهها را همانگونه كه پير در رؤيا ديده بود، يافت. بدين ترتيب آقسنقر در آنجا بنايى ساخت و اوقافى بر آن وقف كرد و به آنجا رفتوآمد مىكرد. 2
برخى معتقدند كه منافاتى در تعدد و اختلاف اين رؤيا وجود ندارد و هر دو