232 عبدالله ازدى بازگو كرده است. در بخشى از اين روايت آمده است:
فقال علي: والله لقد اخذت في امرها وغسّلتها في قميصها ولم اكشفه عنها، فوالله لقد كانت ميمونة طاهرة مطهرة، ثم حنطتها من فضلة حنوط رسول الله وكفنتها وأدرجتها في اكفانه، فلما هممتُ ان اعقد الرداء ناديت يا امكلثوم يا زينب يا سكينة يا فضة يا حسن يا حسين. هلمّوا تزوّدوا من امكم فهذا الفراق، واللقاء في الجنة... 1
على(ع) فرمود: به خدا سوگند كه خودم كارهاى او را انجام دادم و او را در پيراهنش غسل دادم و آن را از بدنش بيرون نياوردم. به خدا او زنى فرخنده و پاك بود. سپس او را با باقيمانده حنوط رسول خدا حنوط كردم و كفن كردم و درون كفنهاى پيامبر قرار دادم. پس هنگامى كه تصميم گرفتم بند كفن او را ببندم، صدا زدم: اى امكلثوم! اى زينب! اى سكينه! اى فضه! اى حسن! اى حسين! به پيش آييد و از مادرتان زاد و توشه برگيريد كه اكنون وقت فراق است و ملاقات با او در بهشت خواهد بود.
برخى به متن اين روايت استدلال كردهاند كه بانوى مورد نظر، يعنى سكينه، كنار امكلثوم و زينب، دختر امام(ع) از فاطمه زهرا(عليها السلام) بوده است؛ در حالىكه علامه مجلسى كه خودش اين روايت را نقل كرده، درباره آن گفته است: «در كتابى، خبرى را در وفات ايشان [فاطمه زهرا] ديدم و علاقهمند شدم آن را در اينجا بياورم؛ اگرچه منبعى كه خبر را از آن نقل كردهام، قابل اعتماد نيست». 2
افزونبر روايات فوق كه در منابع شيعه نقل شده، در سند روايتى، در برخى منابع اهلسنت نيز از سكينه دختر امام على(ع) ياد شده است؛ از جمله اين منابع، مىتوان به «تاريخ كبير» امام بخارى 3، و «جرح و تعديل» رازى 4 اشاره كرد.