107ب) از نظر معمارى، به نظر نمىرسد كه اين بنا كاربرى نظامى داشته باشد؛ زيرا از يك سو، وجود تزيينات فراوان نماى خارجى بنا، با كاربرى نظامى، يعنى دروازه شهر، منافات دارد و از سوى ديگر، با بررسى فضاى داخلى بخش باقىمانده بنا، مىتوان نتيجه گرفت كه بنا داراى گنبد بوده و كاربرى مذهبى داشته است؛ (تصوير 54) در حالىكه معمولاً در معمارى دروازه شهرها، بهجاى گنبد، راهرويى متصل به باروى شهر وجود دارد تا سربازان و نگهبانان بتوانند در آنجا رفتوآمد داشته باشند. همچنين كاوشهاى باستانشناسى كه در دهه اخير، داخل بنا صورت گرفته، نشان داده است كه اين بنا، با وجود فاصله كمى كه با ديوارهاى شهر داشته، به طور كامل از آن جدا بوده است.
ج) به گفته ابنعديم، پس از كشته شدن «عمادالدين زنگى» در قلعه جعبر در سال 541 ه .ق، اهالى رافقه او را غسل دادند و مقابل مشهد على(ع)، كنار قبور صحابه شهيد، دفن كردند و گنبدى روى آن ساختند كه تا زمان وى باقى بوده است. 1 مصحح كتاب، در حاشيه اين قول نوشته است: «اين گنبد، امروزه از بين رفته است. اما كاوشهاى باستانشناسى، مكان آن را نشان داده و مشخص كرده است كه نزديك بناى موسوم به دروازه بغداد قرار داشته است». 2
برخى، تاريخ بناى زيارتگاه را از دوره «سيفالدوله حمدانى» 3، و برخى ديگر از دوره «سعدالدوله حمدانى» (فرزند سيفالدوله) دانستهاند. 4 البته به گفته «ابنقلانسى»، سعدالدوله حمدانى در سال 381 ه .ق در شهر حلب از دنيا رفت و تابوت وى را به رقّه انتقال دادند و در مشهدِ خارج از شهر دفن كردند. 5 بنابراين با توجه به اينكه مشهد