48اقوال اهل تسنن توجه بيشترى پيدا كنند، اين است كه فقه شيعه در برخورد مستقيم با فقه اهلتسنن، يعنى فقه حاكم در زمان ائمه(عليهم السلام)، رشد كرده است و اساساً بدون توجه به روايات و فقه عامه نمىتوان روايات اهل بيت(عليهم السلام) را درست فهم نمود. 1
به نظر مىرسد به همين منظور و براى اطلاع از آراى فقهاى اهل تسنن، برخى از فقها مانند شيخ طوسى 2، محقق حلى 3 و علامه حلى 4 به نوشتن فقه مقارن روى آوردند.
با همه اينها، گاه در مصداق، اقوال فريقين درست فهميده نشده و بهتبع آن اقوال كامل نقل نگشته است. دليل اين امر را بايد از طرف فقهاى شيعه، عدم تتبع كامل، و از جانب فقهاى اهلتسنن، تتبع ناقص و حقناطلبى دانست. ازجمله در بحث غروب همين اتفاق رخ داده است. هر دو طرف اقوالى را به يكديگر نسبت دادهاند كه يا ناقص است يا نادرست.
در اينجا ابتدا به بازتاب ديدگاه فقهى اهل تسنن در آثار فقهاى شيعه مىپردازيم و درادامه، چگونگى انعكاس نظر فقهى فقهاى اماميه را در آثار فقهى عامه بررسى خواهيم نمود.