25
مقدمه
علم اخلاق از ديدگاه اسلام جايگاه رفيعى دارد؛ زيرا وظيفه تهذيب نفس و پرورش انسان را برعهده دارد و در جهت پاكيزهسازى زندگى فردى و اجتماعى تلاش مىكند. خداوند متعال كه خالق و آفريدگار انسان است، فلسفه بعثت همه پيامبران بهويژه پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) را زدودن رذائل اخلاقى و آراستن انسانها به فضائل اخلاقى اعلام كرده است.
( هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيٰاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتٰابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كٰانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاٰلٍ مُبِينٍ ) (جمعه: 2)
او خدايى است كه در ميان عرب امى پيامبرى از خودشان را برانگيخت كه آيات او را بر آنان بخواند و آنها را از پليدىها و زشتىها منزهسازد و كتاب و حكمت به آنها بياموزد، اگرچه بيش از آن در گمراهى آشكار بودند.
پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله ) هم فلسفه بعثت خود را تكميل مكارم اخلاق ذكر نموده و مىفرمايد: «
انّما بُعِثتُ لِاُتَمِّمَ مَكارِمَ الاَخْلاقِ » 1؛ «من از طرف خدا، برانگيخته شدهام تا مكارم اخلاق را تكميل كنم».
تزكيه نفس از رذايل اخلاقى و آراستهشدن به فضايل از آنجا ضرورت مىيابد كه