91عراق و پس از زيارت اماكن مقدس كربلا و كاظمين، راهى شام مىشوند و پس از استراحت در شام به بيروت و از آنجا با هواپيما به عربستان مىروند. هواپيما در جده فرود مىآيد و آنان از آنجا به سمت مكه حركت مىكنند. توصيف تمام اماكن و مقامهايى كه مؤلف در شهرهاى مكه و مدينه آنها را زيارت كرده در كتاب آمده است.
242. حج، يوسف رضايى، مقدمه غلامرضا سعيدى، 1385ش، 193ص، پالتويى.
سفرنامهاى درباره اماكن و اركان حج است كه دو بخش دارد؛ بخش نخست به فلسفه حج و اركان آن و بخش دوم به گزارش سفر حج نويسنده در سال 1395 قمرى مىپردازد.
243. حج نيكان : آيتالله احمدى ميانجى، عبدالرحيم اباذرى، 1390ش، 116ص، رقعى.
نويسنده در اين كتاب پس از بيان شرححالى كوتاه از آيتالله على احمدى ميانجى (1304- 1379ش)، به سفر حج ايشان اشاره مىكند و به تحرير ديدگاههاى او درباره حج و اسرار آن و رهآوردهاى اين سفر الهى مىپردازد و در پايان گزيدهاى از خاطرههاى آيتالله احمدى را از سفرش به مكه مكرمه بازنويسى و عرضه مىكند.
244. حديث قافلهها، سيدعلى قاضى عسكر، ش، 232ص، وزيرى.
مجموعهاى از چند سفرنامه و يك مقاله درباره حج و سفرنامه حجاج است. سفرنامه نخست از نويسندهاى بىنام، اثر كسى از درباريان ناصرالدين شاه قاجار است كه برپايه عبارات كتاب، نزد پادشاه، ارجمند بوده و در سال 1288 قمرى به حج رفته است. سفرنامه دوم از آنِ ميرزا عبدالغفار نجمالملك (منجمباشى حاج لطفعلىخان اعلائى)، از درباريان و مردان مهم نزد ناصرالدين شاه است كه در سال 1296 قمرى به مكه سفر كرده است. سفرنامه سوّم، از آنِ تاجرى از