86از دلايل ديگر، آيه كريمه است كه مىفرمايد:
(وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جٰاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّٰهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّٰهَ تَوّٰاباً رَحِيماً) (نساء: 64)
و اگر اينان هنگامى كه به خود ستم كردند به نزد تو مىآمدند و از خدا طلب آمرزش مىكردند و پيامبر هم براى آنها استغفار مىكرد، خدا را توبهپذير و مهربان مىيافتند.
در اين آيه، خداوند قبول استغفار آنان را وابسته به استغفار پيامبر (ص) براى ايشان قرار داده است. در اين آيه به جواز توسل به پيامبر (ص) تصريح گرديده، و روشن است كه استغفار ايشان براى امتشان، مقيد به حيات ايشان نيست؛ چنانكه احاديث وارده كه برخى از آنها را نقل خواهيم كرد، بدان دلالت دارد. چنين نيست كه اين آيه درباره گروهى خاص نازل شده و عموميت نداشته باشد؛ چرا كه اگر هم چنين باشد و اين آيه درباره گروهى معين در زمان حيات پيامبر (ص) وارد شده باشد، بهواسطه عموم علت (ظلم به خود)، شامل هر كسى كه چنان وصفى را داشته باشد هم مىشود؛ چه در حال حيات ايشان و چه بعد از رحلت ايشان.
از دلايل ديگر، آيه شريفه است كه مىفرمايد: (فَاسْتَغٰاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ) ؛ «آنكه از پيروان او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى كمك نمود». (قصص: 15) در اين آيه خداوند نسبت استغاثه را به كسى غير خود و از خلايق مىدهد و همين دليل براى جواز آن كافى است. اگر گفته شود كه در اين آيه، استغاثهشونده، زنده و قادر است، درحالى كه سخن ما درباره مردگان است، پاسخ اين است كه نسبت دادن قدرت به او، اگر استقلالى باشد، كفر است و اگر به قدرت خداوند متعال