50 كردم. در مورد آنچه خواستى بر تو مژده باد كه پذيرفتم و دوست مىدارم كه واقعاً آن را بدانم و تو به ديدار من بيايى. اگر پيش ما بيايى، تو را گرامى مىدارم و اگر هم نيايى و در جاى خود بنشينى، باز هم تو را گرامى مىدارم. من هديه كسى را طالب نيستم، در عين حال اگر تو براى من هديهاى بفرستى، خواهم پذيرفت. كارگزاران من كردارهاى تو را ستودهاند و سفارش مىكنم كه بهتر از اين مواظب نماز و زكات و محبت نسبت به مؤمنان باشى. من قوم تو را فرزندان عبدالله نامگذارى كردم. آنان را هم به نماز گزاردن و نيكرفتارى دستور ده و بر تو و بر قوم مؤمن تو مژده باد. 1
گفتنى است كه به يقين نمىتوان اسيبخت را از اصحاب رسولخدا(ص) دانست؛ زيرا سفر او به مدينه و ملاقاتش با پيامبر در هالهاى از ابهام است و بيشتر منابع به آن نپرداختهاند و نام وى در وفد بحرين نيز نيامده است.
17. ابوديلمى
نام او «فيروز» و كنيهاش به اختلاف «ابوعبدالله»، «ابوعبد الرحمان» و «ابو ضحاك» ثبت شده است. 2او از ابناى فارس در صنعا بود كه پس از شنيدن دعوت رسول خدا(ص) همراه هيئتى خدمت آن حضرت رسيد و اسلام آورد و به يمن بازگشت. 3 همچنين وى راوى حديث رسولخدا(ص) بود. مقصود اهل حديث از «حدثنا الديلمى» همان فيروز