24
چهارم: توحيد در تشريع و قانونگذارى
حق قانونگذارى و وضع قانون براى انسانها، مختص خداوند است. تنها او صلاحيت قانونگذارى براى جوامع بشرى را دارد و ديگران از اين صلاحيت برخوردار نيستند.
خداوند متعال مىفرمايد: إِنِ الْحُكْمُ إِلاّٰ لِلّٰهِ أَمَرَ أَلاّٰ تَعْبُدُوا إِلاّٰ إِيّٰاهُ ؛ «حكم تنها از آن خداست، فرمان داده كه غير از او را نپرستيد». (يوسف:40)
اين آيه، حاكميت را منحصر در خداوند مىداند و منظور از حاكميت در اين آيه، حاكميت در بُعد تشريع و قانونگذارى مىباشد. بر طبق آيۀ مذكور، هيچكس جز خداوند نمىتواند امر و نهى كند و چيزى را حلال يا حرام نمايد.
از آنجا كه منظور از حاكميت در اينجا حاكميت تشريعى است، در ادامۀ آيه جملۀ أَمَرَ أَلاّٰ تَعْبُدُوا إِلاّٰ إِيّٰاهُ ذكر شده است. پس معناى «امر» در اين آيه، همان «امر تشريعى» است.
قرآن در فرازى ديگر مىفرمايد:
أَ فَحُكْمَ الْجٰاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّٰهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ (مائده:50)
آيا آنها حكم جاهليت را (از تو) مىخواهند؟! و چه كسى بهتر از خدا براى قومى كه اهل يقين هستند، حكم مىكند؟!
اين آيه قوانين را به دو نوع «الهى و جاهلى» تقسيم مىكند. آنچه زاييده فكر بشر است و مورد تأييد وحى الهى نيست، غير الهى و جاهلى به شمار مىرود.