47 اينكه بايد مقدماتى در قالب تهذيب نفس و خودسازى براى رسيدن به اين منظور فراهم آيد، مىنويسد:
مسلمانان، درست يك ماه تمام از دايره اعتيادهايى كه مربوط به شكم و شهوت است بيرون مىآيند و به عالم معنا كوچ مىكنند كه اين خود، نوعى حج است بهمنظور تمرين صبر، گسستن از ماديات، تجديد خاطرات روحانى و آهنگ مقامات برتر انسانى. آنان همچنين با جدا كردن قسمتى از اموال خود به منظور دستگيرى از مستمندان و بيچارگان بهخاطر خدا، نوعى حج به جاى مىآورند؛ يعنى آهنگ مقامات روحانى مىكنند. اين عمل، علاوه بر آنكه امتثال امر پروردگار است و اموال انسان را پاكيزه مىكند، نهاد آدميان را از زنگار بخل كه رشته رابطه آدميان را از هم مىگسلد، پاك مىگرداند.
تمام اين عبادات، راههاى گوناگونى است كه مسلمانان با وجود آنكه در شهرهاى خود و نزد خانواده و دوستانشان هستند، به وسيله انجام آنها نوعى حج بهجا مىآورند. وقتى كه آنها با دل و جان و ايثار مال، بدينگونه در راه خدا گام برداشتند و وقتى كه درخت توحيد در قلوبشان ريشهاى استوار پيدا كرد و ميوههايش با آب نيايش كه از نماز به دست مىآورند نيكو شد و خاكش با مواد نيرومندى كه در اثر پرداخت زكات و پاكيزه نمودن اموال خويش تقويت گرديد و از نظر اخلاقى و روحى به استطاعت رسيدند، آنگاه است كه شوقى در نهادشان برانگيخته مىشود و براى انجام حجّ بزرگتر آماده مىشوند، و آنگاه است كه آهنگ خانه خدا مىكنند، و در آنجا به پا مىخيزند و طواف مىكنند. 1