34به اين سبب بر اجتماع مردم در عبادتها و ضيافتها تحريض فرمودهاند [و تشويق كردهاند] كه به وسيله اجتماع، آن حال انس از حالت بالقوه به حالت بالفعل درمىآيد، و چه بسا كه شريعت اسلام كه نماز جماعت را بر نماز فرادى فضيلت داده است، بدين علت باشد كه تا در شبانهروز پنج بار مردمان در يك مكان مجتمع شوند و با يكديگر انس حاصل نمايند و از درجه انس به درجه محبت رسند و مصداق اين سخن آن است كه چون اهل هر كوى و محلّه مىتوانند در هر شبانهروز پنج بار در مسجد اجتماع كنند، اما اجتماع همه اهل شهر در مسجد دشوار است، [پس] عبادتى ديگر مقرّر فرمود تا در هر هفته يك نوبت اهل كوىها و محلهها و اهل شهر در يك مسجد جمع آيند تا از فضيلت اجتماع برخوردار شوند. آنگاه عموم اهل عالم را به اجتماع در يك موقف، و در همه عمر يك دفعه تكليف كرد و آن را به وقت معينى از عمر كه موجب افتادن به تنگنا و مشقت شود، اختصاص نداد، بلكه موكول به استطاعت و فراهم آمدن شرايط نمود تا در اثر اين اجتماع عظيم، مردمان يكديگر را ببينند و انس شدت يابد و در اثر انس، محبت قلبى پديد آيد. 1
بىگمان دگرگرايى و دستگيرى از ديگران و نيز شريكدانستن تهىدستان در دارايىهاى خويش، از نشانههاى وجود محبت در قلب حاجى است.
سه - چارهانديشى براى رفع مشكلات جهان اسلام
از بزرگترين فلسفههاى اجتماع عظيم حج، توجّه مسلمانان به وضع اجتماعى و سياسى كشورهاى اسلامى و باخبر شدن از گرفتارىهاى برادران ايمانى و كوشش در